تگزاس ۱۹۷۵ ,شورلت پدر کنار پارکینگ خاک می خورد
خستگی تمام جاده هایی که رفته از روغن کارترش می چکد روی زمین
هفته ی پیش قول دادم باز با هم برویم
پیچ های چالوس را بدویم مرز فاصله را بدریم
دلم برای جاده افتابی سردشت
دلش برای کمربندی تبریز
دلم برای پیچ های تند الموت
دلش برای اسفالت و سکوت
دلم برای جاده ی دیزین
دلم برای غژغژ موتورش
دلش برای یک گالن بنزین
خلاصه دلهای ما تنگ شده بود
تگزاس ۱۹۷۵ , شورلت خسته پدر هنوز کنار پارکینگ خاک می خورد.
چه حالی می ده ادم زیر سایه ی الموت عاشق بشه وبعد تو کوچه باغ های حافظ شیراز رهاش کنند.
با مرام بردیمون در ودهات های طالقان
ممنون از اینکه من رو خوندید
بعدا با افتخار شما رو لینک کردم،قلم خوبی دارید.
همیشه می خونمتون
سلام
شاید یک دوست جدید!
پست قبلی را هم خواندم
از آشنایی خوشوقتم
پیروز باشی
ایشالا این چند وقت بگذره هم تو هم شورلت بابات هم من از دلتنگی درایم...
سلام ...
خیلی با احساس بود و نمیدونم چرا اینقدر دلتنگ شدم ... عجب روزگاریست ! همیشه گذشته ها شیرینتر است !
با مطلب جدیدی به روزم خوشحال میشم نظرتون رو بدونم
با سلام
دوست خوب من با یک شعر بروزم
فقط یه کم همت می خواد... قدم اولش سخته... من عشق این جور ماشینام...
سلام ...
همه حق دارند نظر بدن و نظری رو هم بدن که کاملا مطابق با عقیده و فکرشون هست ... چرا فکر کردین من نظر مخالف رو دوست ندارم ؟ باور کنید من از هر نو ع نظر منطقی استقبال میکنم ...
بعدش یعنی چی که دیگه نیاین وبلاگ من ؟؟؟؟ یواشکی اومدن یعنی چی ؟؟؟
نکنه می خواین دلم بشکنه ؟
شایدم می خواین غصه بخورم ؟
به هر حال من واقعا از خوندن نظرات شما خوشحال میشم و از اون خوشحالترم که اینقدر پای بند به عقایدتون هستید ...
موفق باشید
بدون نام بودن حس خوبی داره ؟
چرا نباید اسمتون رو بدونیم ؟
با با نمی خوای شورلت رو از پارکینگ دراری
مطلب نویی
منتظریم
سلام
دل آدما واسه سفر تنگ میشه.
شورلت مرد جاده ست و دلش له له اونو میزنه.
آدما تو سفر دلتنگ خونه میشن.
شورلت سر پناه تاریکی شب , تمیزی از قدمهای کثیف گربه ها روی شیشه(پارکینگ خونه) رو میخواد.
ولی...
سفز لازمه
دوری یاد می ده دلتنگ شیم.
دلتنگ شدن عشق می آره.
مطبی که در مورد شورلت قدیمی پدر نوشته بودی خوندم .اشک تو چشام جمع شد ....بابای منم یه شورلت نوا داره ۳۰ سال باهاش بوده ........همه جا باهاش رفته بودیم .اونم الان خستس .....اونم مثل بابام دوست دارم
سلام.
منم یه کامارو دارم اونم خستگی هاشو از روغنش میزنه بیرون ولی ارزشش به قرآن مجید بیشتر از یک ماکسیما ست
واسه کاماروی منم شعر بنویس ممنون رنگش یشمیه
نوکرتم
من یک ژیچ ماشین قدیمی ها رو با صد تا ژی کی و ژراید و روا عوض نمی کنو اینه قوطی کبریتن نه ماشین
ماشین رو بدش به من
زاهدانم
سلام
عزیزم ماشینو میفروشی هگه خواستی بفروشی بیا تو وبلاگم نظرتو بگو.
سلام ماشین امریکایی خریدارم هر خواست بفروشه بگو